پیکرش رو با دو شهید دیگه تحویل بنیاد شهید دادند
شهدا رو گذاشتند توی سردخانه
نگهبان سردخانه تعریف می کرد:
یکی از شهدا آمد به خوابم و گفت: جنازه ی من رو فعلا به خانواده ام تحویل ندید
از خواب بیدار شدم
هر چه فکر کردم که کدام یک از این شهدا بود ، نفهمیدم
گفتم ولش کن ، خواب بود دیگه
فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل خانواده ها بدیم
اما شب باز خواب اون شهید رو دیدم
باز هم تاکید کرد که جنازه اش رو فعلاً تحویل ندیم
اینبار فوراً اسمش رو پرسیدم
گفت: امیر ناصر سلیمانی
از خواب پریدم
رفتم سراغ پیکر پاک شهدا
دیدم روی پیکر یکی شان نوشته : شهید امیر ناصر سلیمانی
بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ که می خواستیم جنازه ش رو تحویل بدیم ، خانواده اش در تدارک مراسم
ازدواج پسرشون بودند
شهید نخواسته با اومدنش مراسم برادرش به هم بخوره!
(شهدا چقدرمهربون بودن خدایشان رحمت کند)
14 امتیاز + /
0 امتیاز - 1393/09/18 - 09:54 در
حسینیه
رضا
1393/09/18 - 09:57bamdad
Mostafa
صوفياجون
">مرجان بانو
ıllı YAŁĐA ıllı
شهرزاد
✔♥Дℓɨ♥✔
عسل
@ruby
MONA
1393/09/18 - 10:02shaghayegh
مائده
Majid
Noosha
iman
متین (میراثدار مجنون)
Morteza
1393/09/18 - 10:03حمید
1393/09/18 - 10:03واقعا انسان هاى پاکی بودن......
1393/09/18 - 11:02 توسط Mobileحیف همچین جوونایی که ما نداریمشون...
حیف حیف حیف
چقدر خوب بودن واقعا ... ، مرسی داش محمد
1393/09/18 - 11:45خدا رحمتش کن
1393/09/18 - 13:50فاطمه
1393/09/18 - 14:06روحشون شاد که اگر نبودن امنیت امروز شاید وجود نداشت .
1393/09/18 - 14:14تا نفس تو سینه داریم منت دار اونایی رو حشون شاد و دعا خیرشون برامون
1393/09/18 - 18:39روحشون شاد.ارامش نسبی امروز و مدیونیم
1393/09/21 - 04:41